- حسود را آزار مده که خود در آتشی بی پایان می سوزد. هر چیزی که مطابق میل و آرزوی ماست، حقیقت محض به نظرمان می رسد و تمام آن چیزها که بر خلاف میل مان است، خشمناکمان می کند.
- افراد دانا کوشش دارند خود را همرنگ محیط سازند، اما اشخاص دیوانه سعی می کنند محیط را به رنگ خود در آورند. به همین دلیل، تحولات و پیشرفت های اجتماع به دست دیوانگان بوده است.
- بشر خیلی زود به خوشبختی عادت می کند و خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است.
- بشر به امید زنده است و امید همان آرزو است.
- برای اینکه دوست پیدا کنی، باید خود را سزاوار و آماده دوستی کنی.
- خوب اندیشیدن آن است که ما از مدل و نمونه ی کوچک داخلی دنیای وجود خودمان بر اساس دنیای بزرگ و حقیقی، تصویر درست و روشنی که سزاوار وجود خود ما است بسازیم.
- اگر با شتاب وارد مرحله ی قضاوت بی دلیل نشویم و شتابزده تصمیم نگیریم، آن وقت توانسته ایم گامی بزرگ به سوی فرزانگی و خرد و احتیاط و پرهیزگاری برداریم.
- هیجانات شدید نفسانی و عشق و شهوت و خشم نمی تواند یک بشر را، یک انسان را راهنمایی و رهبری کرده و به هدف و مراد خود برساند.
- هیچ تجربه و آزمونی را نمی توان دلیل اعتبار گرفت.
- دانشمند کسی است که از بررسی ها و تجربه های خود، حدس ها و قیاس هایی [ =سنجش ] بدست آورد که دارای روابط همیشگی و ثابت از نظر فنون (حوادث حسی) باشند.
- دانسته ها و آگاهی های ما جز در موارد لازم و مناسب از آنِ ما نیستند.
- یک مرد بزرگ عمل، به یک شاعر بایستی بسیار بیشتر نزدیک باشد تا به یک مؤلف دایره المعارف… .
- امید و رویای یک مرد عمل این است که در زمانهای بی نهایت دشوار و در موارد پیچیده و سخت، نسبت به ادراک حیوانی و هوش فطری خویش اطمینان خاطر کامل به دست آورد.
- برای مرد عمل، اندیشه با عمل درهم است، همان گونه که برای یک شاعر، اندیشه با تصویر و نشانه های درهم و مربوط می باشد.
- کسی که بخواهد همه کاره باشد هیچ کاره است.
- به راستی عبث و بیهوده است که انسان از طبیعت چیزی را بخواهد که به او داده نشده است.
- تا زمانی که کارت به انجام نرسیده، نباید از راهی که برگزیده ای، از انحراف و تغییر جهت روی برتابی.
- باید در هر کاری به امکان و عملی بودن آن کار ایمان داشت.
- بهترین خلق و خوی، بردباری و متانت و به ویژه، خوش منشی و شوخ طبعی است که توانایی و قدرت آن را دارد که برای یک زن و شوهر خوشبختی فوق العاده به بار آورد.
- آگاه باشید! دوست داشتن و عشق ورزیدن را باید احساس کرد.
- عشق مانند آن بوته ی خاری است که هرچه بیشتر در کندن آن از زمین تلاش شود، آن خارها بیشتر در جسم و گوشت طرف مقابل نفوذ و رسوخ می نماید.
- انسان همیشه در پی چیزی است که از او دوری می جوید و رد می کند چیزی را که به او تسلیم می گردد.
- کسی که در دسترس و معرض دید و همنشینی قرار ندارد آسان می تواند مورد تحسین و ستایش قرار گیرد.
- وقتی که غذایی به عشق و محبت نرسد و بی قوت بماند، یا به خواب می رود و یا فنا می شود و یا به علت نقص کمک از مبدأ کمال و فراوانی دچار کاستی می شود.
- ستایش، خود گونه ای از هدیه و ارمغان است.
- در رازداری، مسرت و سرور ویژه ی خودش نهفته است.
- مردی که سزاوار گرفتن نام “مردی” باشد به کار خود بیش از همه ی جهان و حتا بیش از هر زنی که او را دوست می دارد عشق می ورزد.
- اگر زن درصدد تلاش و کوشش مجدد برای دور کردن مرد از شغل اش برآید، جز اینکه کینه و بغض مرد را به خود متوجه سازد نتیجه ی دیگری نمی گیرد.
- بهترین کتابها و رمان های عاشقانه آنهایی هستند که به آنها که سزاوار حقیقی محبت و عشق اند، راه و رسم زندگانی را بیاموزند.
- یکی از موارد اساسی آیین دلبری این است که شخصی که می خواهد محبوب باشد باید وقت بیشتری را صرف تربیت و فرهنگ خویش نماید.
- هر کاری که با عشق و محبت آغاز می گردد، لذت بخش و سرورآمیز است، اما عشقی که با کار آمیخته شود لذت اش بیشتر و مسرت و سرور آن افزونتر است.
- همان گونه که هر چیز تازه ای، جذابیت و تمایل بیشتری دارد، در برابر، از قابلیت فناپذیری بیشتری نیز برخوردار است.
- استعداد و ذوق همیشه برای زن و شوهر، تازگی و تجدد و تنوع پایدار و همیشگی ایجاد می کند.
- کسی که دیگری را دوست دارد و به راستی به او عشق می ورزد، هر روز تلاش می کند یک کشیش دهکده ای باشد که دوست دارد همه شب خیابان های تنگ و پرپیچ و خم خود را طی کند و در محیط اندیشه و هوش و استعداد محبوب خود گردش نماید.
- بزرگترین رمز خسته نشدن، طبیعی بودن است.
- اگر ما دلدار خود را با ویژگی های خاص خودش برگزیده ایم، باید بگذاریم که او در حرکات و پرورش و نمو آزاد باشد.
- عشق نیاز به تجزیه کننده ندارد، بلکه برای بیان نیازمند شاعر است.
- کسی که با نیروی تمام دوست دارد و با قدرت کامل عشق می ورزد، می فهمد که اگر لازم باشد باید خود را تازگی مجدد بخشد و دم به دم خویش را نو و نوتر نماید.
- یک عشق بزرگ، به موجودات بسیار ساده قدرت و قابلیت تیزهوشی، از خودگذشتگی و اعتماد و اطمینان خاص می بخشد.
- به راستی تسلی بزرگی است که کسی بتواند در زمان های درد و تنهایی و فراق، دست کم یک خاطره ی کامل درخشنده را به یاد آورد.
- برای کار کردن کافی نیست که انسان پشت یک میز بنشیند، بلکه باید خود را در هنگام کار از همه ی اندیشه های گوناگون پاس داشته و در امان نگاه دارد.
- در عمل، کسی که خود را می گذارد تا بخورند اش، خورده می شود و می میرد، بدون اینکه اثری از خود بر جای گذارد.
- اگر یک معاون و یا قائم مقام به گونه ای قلبی نپذیرد که مدیر مافوق او، دانستههای تجربههایش بالاتر از او است، هرگز نمی تواند خدمتگزاری درست باشد.
- تا زمانی که انسان گمان می کند وجودش می تواند برای جلوگیری از خطا و اشتباه مفید باشد باید در پست خود باقی بماند.
- رازداری نقشی است که حاضر جوابی و دانایی ویژه ی خود را لازم دارد، اما از همه جهت، مسرت انگیز و شعف [ =شادمانی ] آمیز است.
- سرور و مسرت بسیار زیاد به دست آمده از کار خوب به حدی است که می تواند جانشین تمام مسرت ها و خوشی های جهان گردد.
- بهشت یک باغبان، باغ او است و بهشت یک نجار، میز کارگاه او می باشد.
- زن خوب، وزیر دارایی خوبی برای خانه است و در اثر لطف و مهربانی و بینایی و بینش او است که بودجه ی خانه همیشه در تعادل است.
- یک زن از نتایج زحمت های خود در تنظیم خانه که دنیای کوچک کاملی است باید به همان میزان مغرور و مفتخر باشد که یک رجل دولتی برجسته ای که توانسته مملکتی را نظم و ترتیب بخشیده و سازمان دهد.
- هیچ آموزشی بدون کاردانی مناسب نیست.
- چیزی که بدون زحمت و رنج آموخته شود روزی فراموش می شود.
- بهتر است انسان میزان و مقدار کمی از امور را کامل فرا گیرد تا اینکه به طور متوسط مقدار زیادی از مواد را بیاموزد.
- هدف آموزش و پرورش این نیست که متخصص و اهل فن تحویل بدهد، بلکه هدف آموزش این است که فکر و هوش عالی بسازد.
- به هر اندیشه و هوش و ادراکی، غذای ویژه ی خودش را باید تجویز کرد که مطابق با اشتهای آن اندیشه باشد.
- در ادبیات نیز مانند عشق نمی توان به گزینش دیگری اعتماد کرد. باید که مؤمن و معتقد و وفادار باشیم نسبت به آنچه که طبع و اندیشه ی ما می پسندد.
- صرف داشتن موهبت و استعداد کافی نیست، زیرا اگر آن را به حال خود رها کنند عقیم می ماند.
- شعر، گونه ای از حالت تاثر و هیجان است که در آن حالت، آرامش و سکون به انسان دست می دهد.
- کار، از بین برنده ی کسالت و عیب و نیاز است.
- افراد بشر هیچ گاه نمی توانند به اقدامی مفید مبادرت ورزند و به عملی مشترک دست زنند، مگر اینکه یکی از میان آنان برخاسته و تلاش همه را هر لحظه به سوی هدف مشترک رهبری کند.
- هر عمل دسته جمعی وقتی درست رهبری نگردد دچار آشفتگی و بی نظمی می شود.
- بدون وجود وجود فرمانده ی شایسته و سزاوار، عیچ عمل نظامی، هیچ حیات ملی و هیچ زندگانی اجتماعی وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد.
- پیرمردان بسیارند و برای برگزیدن و بهره گیری از آنها نباید دنبال شناسنامه و تاریخ ولادت آنها رفت و کهن ترین آنها را برگزید، بلکه باید به دنبال بهترین آنها رفت.
- هرم ها از رأس ساخته می شود و چیزی که در معماری بسیار خطرناک است در اداره ی امور عمومی آسان به نتیجه می رسد.
- مرد اگر نمی خواهد در مرحله ی عشق و محبت خسته شود، باید با حسن نیت، اهمیت مقامی را که عشق در زندگانی و حیات یک زن دارد درک کند.
- هیچ کاری ممکن نیست برای مملکت انجام گیرد، مگر اینکه هوی و هوس و خواهش های نفسانی و هیجان های روحی مانند عشق و خشم و جز آن در امور مملکتی راه نداشته باشد.
- نخستین ویژگی مورد نیاز یک مدیر، داشتن اراده است.
- در حقیقت، هیچ چیزی برای فرمانبران و زیردستان آنقدر باعث دلسردی و دلسوختگی از کار نمی شود که داشتن یک مدیر سست عنصر و دو دل و دورو.
- نمود شخصی همان میزان حکومت می کند که خود شخص.
- برای همگان، حکومت کردن بر خانه از هر جای دیگر و هر امر دیگری دشوارتر است.
- یک مدیر حقیقی هیچگاه گمان و باور ندارد که یک هدف که برآورده شد، دیگر همه ی کارها جاودانه و منظم و روبه راه شده است.
- باغی که خوب از آن مراقبت به عمل آمده است اگر مدت زمانی به حال خود رها شود، همه ی آن را علف های هرزه و بد فرا می گیرد.
- مدیر خوب می داند که هیچ نتیجه ی مطلوبی هیچ گاه به دست نخواهد آمد.
- ارتش بزرگ همیشه فرمانده ی خود را سرمشق عمل خویش قرار می دهد.
- خونسردی، بزرگترین صفت برای کسی است که امر فرماندهی را بر عهده گرفته است.
- گاهی عامل زمان آنقدر مهم است که باید تنها عامل روشن و فرضیه ی اساسی و اصلی برای پاسخ به مسأله قرار گیرد.
- در دنیا عده ی اندک شماری یافت می شوند که می توان به آنها اعتماد کرد؛ باید گشت و اینها را یافت.
- مدیر واقعی و حقیقی به بشریت اعتماد نمی کند، اما به چند تن از مردان به تمامی اعتماد می کند.
- یک مدیر پر توقع و جدی همیشه بیش از یک مدیر سهل انگار و سست، مورد علاقه و محبت زیردستان است.
- راز اینکه انسان را دوست بدارند، این است که او دوست بدارد.
- بسیار اشخاص کم و نادری هستند که با سرشت های مشخص بتوانند در برابر قدرت بلامنازع [ =بی مدعی ] که به آنها داده شده مقاومت کنند و به بیان دیگر، خود را گم نکنند.
- آزادی، یک حق غیر قابل تصرف بشری نیست، بلکه یک پیروزی مورد پسند است که باید هر روز این پیروزی و فتح از نو آغاز گردد.
- هیچ رهبری نمی تواند قدرت خود را پاس دارد، مگر اینکه هر روز خود را سزاوار آن قدرت نشان دهد.
- طوفان، درد و تباهی را آشکار ساخته، اما او به هیچ وجه آفریننده ی تباهی و درد نبوده است.
- درد حقیقی پیری در ضعف جسمانی نیست، بلکه در سهل انگاری و بی باکی روحی است.
- گرگ پیر تا زمانی که قدرت آن را دارد که طعمه ای به چنگ آورد و آن را از هم بدرد مورد احترام [ =بزرگ داشتن ] است.
- دگرگونی های پرشتاب و نوآوریهای شگفت انگیز دلیل پیروزی جوانی است و استقامت و پایداری، ثبات و استحکام سنن و عادت ها، دلیل بر حیثیت و شرف پیری است.
- زندگانی، یک نمایش و سینمای همیشگی است. تماشاچیان صحنه ی زندگانی یکی پس از دیگری برمی خیزند و از سینمای زندگانی بیرون می روند.
- رمز پاس داشتن چابکی و نرمی و ظرافت آن است که انسان هیچ گاه ورزش را ترک نکند.
- آنچه را که دیروز انجام شده است امروز نیز می توان انجام داد، اما آنچه که انجام نشده برای همیشه از دست به در شده است.
- فن پیر شدن عبارت است از جنگ و نبرد در برابر بدی ها و معایب پیری، که در پایان زندگانی ما، یعنی دوره ی نیکبختی و خوشبختی ما پا به عرصه ی ظهور می گذارد.
- هر عملی که برای جوان گردانیدن و بازدارندگی از آشکار شدن پیری باشد یک عمل و رفتار ناشی از تمدن و مدنیت است.
- عشق پیرانه سر نیز می تواند آن قدر مؤثر و گیرا و همان اندازه صادقانه و صمیمانه باشد که مهرورزی ایام جوانی، صادقانه و صمیمانه و مؤثر و گیرنده است.
- یک پیرمرد بدون اندوه و با نشاط هرگز بدون دوست و رفیق نخواهد ماند.
- اگر همه ی مردم می دانستند که همه ی مردم از همه ی مردم چه چیزها که نمی گویند، هیچ کس به هیچ کس سخنی نمی گفت.
- عیب و علت واقعی و اصلی پیری در ضعف جسمانی نیست، بلکه در بی علاقگی روحی است.
- مردمی که آرام تر و کندتر پیر می شوند آنهایی هستند که با فرهنگ و فرزانگی، دلیل و برهان زندگانی را درک نموده اند.
- در بسیاری از زمانها، پیرمردان بهتر از جوانان، راه و رسم فرمان دادن و اداره کردن را می دانند.
- قدرت و توان بیش از آنکه مربوط به سن و سال باشد، به تندرستی و سلامت وابسته است.
- فن و هنر پیری آن است که انسان سالخورده خود را به منزله ی تکیه گاه زندگانی و به منزله ی مرد مورد اعتماد نسل های آینده قرار دهد، نه اینکه خود را در برابر جوانان به منزله ی یک دشمن و رقیب نمایان سازد.
- یک مرد خردمند، پس از آنکه زمانی را صرف کار و تلاش ویژه ای کرد، بقیه ی عمر را جز صرف آسایش خویشتن و فرهنگ و تربیت خاص خود نخواهد ساخت.
- برای مردمانی که جز به تکمیل احساسات بشری نمی اندیشند، موسیقی پناهگاهی شایسته و ابزار سرگرمی مؤثری است.
- مسرت ها و خوشی های زندگانی در سنین پیری بسیار لذت بخش تر و گواراتر از دوران جوانی است.
- پیروزمندان! فراموش نکنید که پیروزی های بشری همیشه نسبی و موقتی است.
- هیچ پیروزی ای آینده ی ما را در نظر ما مشخص نمی سازد و نمی تواند باعث اعتماد ما به آینده ی دور و درازی باشد.
- هیچ انقلابی نتوانسته است نیکبختی و خوشبختی جاودانه ی اجتماعی را تضمین کند.
- ثروتها و نام آوریهایی که زاده ی یک لحظه از عمر اند در یک لحظه از زمان فنا می شوند.
- جنگ و نبرد زندگانی باعث پایداری و قوت شما خواهد شد.
- هر بشری می تواند در ژرفای اندیشه ی خود پناهگاهی بسازد و در آن جای امن، هر گلوله ی سنگین و گران و هر سخن نابجا و نیشدار و مسمومی را ناچیز شمرد.
- یک روح آرامش جو که آرامش و مسالمت [ =سازواری ] را در سراسر وجود خود احساس می کند، چه ترسی ممکن است به خود راه دهد؟
- با تمام وجود نسبت به کسی که سزاوار و شایسته ی عشق شما به نظر می رسد سوگند وفاداری یاد کنید.
- هر چیزی که مطابق میل و آرزوی باطنی ما است، به نظر، حقیقت محض و هر آنچه بر خلاف میل ما باشد باعث خشم مان می شود.
- اشخاص عاقل می کوشند تا خود را همرنگ محیط سازند و اشخاص دیوانه سعی می کنند محیط را به رنگ خود درآورند. به همین جهت تحولات و پیشرفتهای جامعه به دست اشخاص دیوانه بوده است.
- بعد از کتابهای آسمانی، شریف ترین و ثمربخشترین کتابها بیوگرافی و شرح حال است.
نوشته های برچسب زدهآثار آندره موروا أندريه موروا اثر آندره موروا اثری از آندره موروا از سخنان آندره موروا جملات آندره موروا داستانی از آندره موروا دانلود کتابهای آندره موروا سخنان آندره موروا سخنی از آندره موروا کتابهای آندره موروا مستی عشق آندره موروا